کنایه از مردم قوی پشت و بارکش و حمال. (برهان) (آنندراج). کنایه از بارکش قوی پشت است. (انجمن آرا) ، متکبر و خودبین و کاهل: نیاید آدمی از هر گران پشت نباشد اسب پالانی هنرور. ؟ (از شعوری ج 2 ص 308)
کنایه از مردم قوی پشت و بارکش و حمال. (برهان) (آنندراج). کنایه از بارکش قوی پشت است. (انجمن آرا) ، متکبر و خودبین و کاهل: نیاید آدمی از هر گران پشت نباشد اسب پالانی هنرور. ؟ (از شعوری ج 2 ص 308)
دهی است جزء دهستان حومه بخش رودسر شهرستان لاهیجان، واقع درهزارگزی جنوب خاوری رودسر. منطقه ای معتدل و مرطوب ودارای 308 تن سکنه است. محصول آن برنج، شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. بقعه ای در این ده به نام سیدحسن وجود دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی است جزء دهستان حومه بخش رودسر شهرستان لاهیجان، واقع درهزارگزی جنوب خاوری رودسر. منطقه ای معتدل و مرطوب ودارای 308 تن سکنه است. محصول آن برنج، شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. بقعه ای در این ده به نام سیدحسن وجود دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
عنق جمل. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین) ، کنایه از همیان پرزر باشد. (برهان) : به گردن شتر اندر شراب زر بخشی به پای پیل گه خشم خصم فرسایی. مجیر بیلقانی. و رجوع به گردن اشتر شود
عنق جمل. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین) ، کنایه از همیان پرزر باشد. (برهان) : به گردن شتر اندر شراب زر بخشی به پای پیل گه خشم خصم فرسایی. مجیر بیلقانی. و رجوع به گردن اشتر شود
کیسه ای که از پوست گردن شتر سازند حفظ کردن زر را. (حاشیۀ دیوان خاقانی چ عبدالرسولی ص 60) : گردن اشتران دهی پرزر به کسانی که سرور هنرند. خاقانی. و رجوع به گردن شتر شود
کیسه ای که از پوست گردن شتر سازند حفظ کردن زر را. (حاشیۀ دیوان خاقانی چ عبدالرسولی ص 60) : گردن اشتران دهی پرزر به کسانی که سرور هنرند. خاقانی. و رجوع به گردن شتر شود
مشت گرد قبضه مدور، هر چیز گرد مانند قبضه: بود لیقه ای با سیاهی (صراحی) درشت دو اتش زند بر قلم گرد مشت. (طغرا)، نوعی از قبضه کمان: اگر قبضه شه بود گرد مشت د هد ناوکش داد خصم درشت. (طغرا)
مشت گرد قبضه مدور، هر چیز گرد مانند قبضه: بود لیقه ای با سیاهی (صراحی) درشت دو اتش زند بر قلم گرد مشت. (طغرا)، نوعی از قبضه کمان: اگر قبضه شه بود گرد مشت د هد ناوکش داد خصم درشت. (طغرا)